معرفی کتاب پول
چگونه آزادی مالی به دست آورید.
همه ما از اهمیت و نقش پول در زندگی آگاه هستیم. ما برای رفع ابتداییترین نیازهای خود به پول احتیاج داریم. این واقعیت که همه ما به دنبال پول هستیم و برای به دست آوردن آن تلاش میکنیم، غیر قابل انکار است. مهم نیست چهقدر برای پول درآوردن کار و تلاش میکنید. اگر میخواهید به آزادی مالی دست یابید، در واقع باید پول برای شما کار کند. اگر پولی را که به دست آوردهاید، به حال خود رها کنید، آن را خیلی زود خرج میکنید و هیچگاه به آزادی مالی مورد نظرتان دست نمییابید.
این خلاصه کتاب به شما توضیح میدهد که چگونه پساندازهای اندکتان را به سرمایهای عظیم تبدیل کنید تا بتوانید باب میلتان زندگی کنید. برای رسیدن به آزادی و امنیت مالی، تنها کافی است یاد بگیرید که پولتان را در محلی مناسب سرمایهگذاری کنید. گفتنش آسانتر از انجام دادنش است، اما به هر حال قابل یادگیری است. اگر هوشمندانه عمل کنید، میتوانید پولتان را به کار بگمارید و خود از آزادی مالیتان لذت ببرید!
پولتان چهقدر برای شما کار میکند؟ اگر مثل اغلب مردم باشید، پولتان در حساب بانکیتان جا خوش کرده است و هیچ کاری انجام نمیدهد و شاید ماهانه اندکی به آن افزوده شود. در این صورت، باید زنگهای خطر برایتان به صدا در آید. وقت آن رسیده است که تحولی در وضعیت مالی خود ایجاد کنید!
شاید تصور کنید که افزایش پولتان کار مشکلی است. ممکن است حتی اگر درآمدتان برای دوران بازنشستگی کافی نیست، به آن راضی باشید چون گمان میکنید که میتوانید به صندوق بازنشستگی یا حقوق آن اتکا کنید. متاسفانه این طرز فکر با واقعیت فاصله زیادی دارد. بسیاری از طرحهای بازنشستگی در دنیا با شکست مواجه شدهاند. در ایالات متحده، طرحهای بازنشستگی مختلفی برای حمایت از مردم در کهنسالی به وجود آمدهاند و تنها امید بسیاری از مردم برای دوران بازنشستگی همین طرحها هستند. اما تعداد زیادی از برنامههای بازنشستگی در اثر بحران مالی سال ۲۰۰۸ به شدت ضربه خوردند و مردمی که به آنها اعتماد کرده و پولهایشان را در آنجا سرمایهگذاری کرده بودند، ضرر زیادی را متحمل شدند.
در چنین موقعیتی، «سرمایهگذاری سود مرکب (Compounding)» همان چیزی است که به آن احتیاج دارید. به کمک سرمایهگذاری سود مرکب، این پولتان است که برای شما کار میکند، بنابراین دیگر نیازی نیست نگران سالهای بازنشستگی خود باشید. سرمایهگذاری سود مرکب یعنی سودی که به پولتان تعلق گرفته و به اصل پولتان اضافه میشود. در ادامه این روند، این سود برای کل مبلغ تعلق گرفته به شما محاسبه میشود.
برای مثال فرض کنید صد هزار تومان را با سود ۱۰ درصد سالانه سرمایهگذاری کنید که سود آن در انتهای هر سال محاسبه شود. در انتهای سال اول، ده هزار تومان سود به پولتان تعلق میگیرد و اگر آن را برداشت نکنید، سرمایهتان ۱۱۰ هزار تومان میشود. بدین ترتیب، در انتهای سال دوم، سود شما ۱۰ درصدِ ۱۱۰ هزار تومان یعنی ۱۱ هزار تومان میشود و کل پولتان به ۱۲۱ هزار تومان میرسد. به همین منوال، هر ساله میزان سرمایه و سود شما افزایش مییابد و پولتان رشد میکند.
در سال ۱۷۹۰، وقتی بنجامین فرانکلین از دنیا رفت، در شهرهای بوستون و فیلادلفیا، ۱۰۰۰ دلار باقی گذاشت. او قید کرده بود که این مبلغ باید سرمایهگذاری شود و به مدت ۱۰۰ سال دست نخورده باقی بماند. بعد از ۱۰۰ سال، نیم میلیون دلار از مبلغی که در حساب او جمع شده بود، برداشت شد و بقیه آن برای ۱۰۰ سال دیگر دست نخورده باقی ماند. پس از ۱۰۰ سال دوم، مجموع پول حساب وی به ۶.۵ میلیون دلار رسید!
از اهمیت پسانداز غافل نشوید!
برای رسیدن به امنیت مالی، از کجا باید شروع کنید؟ اولین اصل امنیت مالی بسیار ساده است: پسانداز کنید. اگر این کار را نکنید، وضعیت شما بهبودی نمییابد. پسانداز کردن اصلاً ساده نیست، اما سعی نکنید آن را کاری خستهکننده، کسالتبار و حتی دردناک تلقی کنید. تصور کنید به صندوق آزادی (Freedom Fund) خود اضافه میکنید که به دنبال آن آزادی مالی شما ساخته خواهد شد. صندوق آزادی مثل یک دستگاه خودپرداز کار میکند، جایی که همیشه میتوانید از آن پول برداشت کنید. در ابتدا پول زیادی ندارید ولی به تدریج میتوانید آن را دست و پا کنید.
پس انداز در صندوق آزادی، حتی اگر هیچ پولی برای تفریح ندارید، باید انجام شود، زیرا اینکار بسیار حیاتی است. حتی اگر قادرید تنها پنج درصد یا کمتر از درآمدتان را پسانداز کنید، باز هم میتوانید روی سوددهی آینده حساب باز کنید. همیشه میتوانید مقدار اندکی پول برای صندوق آزادی خود کنار بگذارید. واقعاً باید این هفته دوباره برای شام بیرون بروید؟ حتما باید پیتزا را سفارش دهید یا میتوانید آن را در خانه تهیه کنید؟ هر تغییری، هر چند کوچک در برنامهتان ایجاد کنید تا بتوانید مقداری پول، هر قدر هم اندک پسانداز کنید. خوشبختانه، به کمک سرمایهگذاری سود مرکب، اطمینان دارید که هر چه بیشتر پسانداز کنید، سود بیشتری به دست خواهید آورد
فریب افسانههای سرمایهگذاری را نخورید!
هنگامی که پای سرمایهگذاری به میان میآید، زنگ خطری در ذهن مردم به صدا در میآید. آنها با خود فکر میکنند: «اگر در محل اشتباهی سرمایهگذاری کنم، چه اتفاقی میافتد؟» یا «آیا آنقدر حرفهای و متبحّر هستم که بتوانم شخصاً برای خود سرمایهگذاری کنم؟».
برخیها در صندوق سرمایهگذاری مشترک (Mutual Fund) یا ترکیبی از فرصتهای سرمایهگذاری، سرمایهگذاری میکنند و مدیریت آن را به شخصی حرفهای میسپارند. این نوع سرمایهگذاری اغلب با هزینههای زیادی همراه است. وقتی این هزینهها را با میانگین بازده آنها مقایسه میکنید، میبینید که این نوع سرمایهگذاریها، تصمیمهای مالی خیلی هوشمندانهای نیستند. با همه اینها، یک راه مطمئن وجود دارد: یک وکیل مورد اعتماد. وکیل مورد اعتماد، یک کارشناس است که بر اساس قانون، متعهد به حفظ منافع شخصی شما و نه شخص دیگری است (برخلاف دلالهای سهام). این یعنی این شخص واقعاً قابل اعتماد است. در بازار سرمایهگذاری بورس یا سهام، این نقش را کارگزاریها بر عهده دارند.
شما میتوانید خودتان نیز سرمایهگذاری را یاد بگیرید، ولی به شرط آنکه چند قانون ساده زیر را به یاد داشته باشید:
- به خود ایمان داشته باشید. اگر بدبینانه با موضوع برخورد کنید، قطعاً شکست خواهید خورد.
- خوب تحقیق کنید. در دام داستانها و افسانهها یا پیروی کورکورانه از دیگران نیفتید. نیازهای خود را کشف کنید.
- در مورد موفقیت دیگران مطالعه کنید. یاد بگیرید که دیگران (به خصوص افراد موفق) چگونه سرمایهگذاری میکنند و اگر منطقی بود، شما هم همان کار را انجام دهید.
- محتاط و صبور باشید. توقع نداشته باشید که بتوانید کل بازار را در اختیار بگیرید و شکست دهید. سعی کنید بهترین باشید، اما بدانید که هیچ چیز آسان نیست و راه موفقیت، راهی اسرارآمیز است.
هدف مالی خود را تعیین کنید
برای رهایی از استرسهای مالی چه مقدار پول نیاز دارید؟ ماهانه ۱ میلیون تومان، ۲ میلیون تومان یا بیشتر؟ قبل از هر چیزی، واقعبین باشید. برای هدفهایی که دست یافتنی نیستند، تلاش نکنید. در نهایت، اهداف شما، به خودتان و آنچه میخواهید بستگی دارد.
در اینجا بر اساس اینکه میخواهید تا کجا پیش بروید، پنج هدف متفاوت بیان میشود:
هدف اول: بتوانید پول کافی برای پرداخت صورت حسابهای اساسی ماهانه را مانند اجاره، وام مسکن، مواد غذایی، انرژی و حمل و نقل تامین کنید.
هدف دوم: بتوانید پول کافی برای نیازهای اساسی به علاوه مقدار بیشتری برای تفریح و لباس نو را تهیه کنید.
هدف سوم: بتوانید پول کافی را برای تضمین آزادی مالی خود تهیه کنید، بدین معنی که به قدری از سرمایهگذاریهایتان سود کسب کنید که نیازی به کار کردن مجدد نباشد. میانگین هزینههای سالانه یک فرد بزرگسال در آمریکا درحدود ۳۴,۶۸۸ دلار است. اگر بخواهد این مبلغ را از سود به دست آورد، باید مبلغی در حدود ۶۴۰هزار دلار در صندوق آزادی خود داشته باشد.
هدف چهارم: فقط برای فرار از کارکردن، سرمایهگذاری نکنید. بلکه در کنار آن، برای بهبود سبک زندگی خود تلاش کنید. مثلا اگر بیشتر پول به دست آورید، میتوانید به تعطیلات بهتری بروید، در رستورانهای بهتری غذا بخورید و در مجموع به سبک زندگی مرفهتری دست یابید.
هدف پنجم: آزادی مطلق مالی پیدا کنید. این بدان معنی است که شما به قدری پول دارید که میتوانید هر کاری را در هر زمانی که بخواهید انجام دهید.
به اهداف ذکر شده فکر کنید و آنها را بررسی نمایید. ببینید کدام یک با رویا و آرزوهای مالی شما سازگار است.
اگر برنامه ای نداشته باشید، ممکن است به راحتی غرق جزئیات شده و راه را گم کنید. وقتی بدانید برای چه تلاش میکنید، رسیدن به آن ساده تر خواهد بود.
وقتی هدفتان مشخص باشد، میدانید برای آزادی مالی مد نظرتان به چه مقدار پول نیاز دارید. حال میتوانید به این فکر کنید که چگونه پول به دست آورید و شروع به سرمایهگذاری کنید.
در راه رسیدن به آزادی مالی استوار باشید
راه رسیدن به آزادی مالی، به خصوص در ابتدا، پر پیچ و خم و دشوار است و به آرامی طی میشود. اما به هیچ وجه تسلیم نشوید! تا زمانی که در این راه دست از تلاش برندارید، میتوانید به آن دست یابید. در طول سفر، به کسانی برخورد میکنید که بیش از شما پسانداز می کنند و با خود فکر میکنید که درآمد شما برای پس انداز کردن کافی نیست. خود را با دیگران مقایسه نکنید. اجازه ندهید این افکار شما را ناامید کنند. اگر ندایی درونی به شما میگوید که تسلیم شوید، آن را نادیده بگیرید.
علاوه بر عدم اعتماد به نفس عامل دیگری نیز وجود دارد که ممکن است حواس شما را پرت کند و مانع موفقیت شما شود. این عامل داشتن تفکر کوتاه مدت است. اغلب مردم درباره آنچه میتوانند در مدت زمانی کوتاه، مثلاً یک سال، به دست آورند اغراق میکنند و در مقابل آنچه را که میتوانند در یک دهه به دست آورند را ناچیز میشمارند. به عبارتی دیگر، اگر در مدتی کوتاه به نتیجه مطلوب خود نرسند، گمان میکنند که شکست خوردهاند و دست از تلاش میکشند.
در این مسیر، نکات زیر را در ذهن خود داشته باشید:
- با تغییر سبک زندگی خود، مسیر رسیدن به آزادی مالی را سریعتر طی کنید.
منتظر ایام بازنشستگی برای صرفهجویی نباشید. همین حالا آن را انجام دهید و با اینکار برای پرداخت وام، قبوض خدماتی و مالیات، پول پسانداز کنید. - مطمئن شوید پولتان برمیگردد!
تنها زمانی سرمایهگذاری کنید که مطمئن شوید پول شما بازده مطلوبی خواهد داشت. برای اطمینان از نرخ سودآوری سرمایهگذاری، بهتر است تنها زمانی سرمایهگذاری کنید که انتظار دارید بیش از ۵ برابر مبلغ سرمایهگذاری شده بازدهی داشته باشید. در این صورت، حتی اگر از هر ۵ بار سرمایهگذاری، ۳ بار شکست بخورید، باز هم سود قابل قبولی به دست میآورید. - سعی کنید بار مالیاتی خود را کاهش دهید.
در آمریکا مردم به طور میانگین، ۵۴.۲۵ درصد درآمد خود را به عنوان مالیات پرداخت میکنند. برنامهریزی برای کاهش مالیاتهای پرداختی خود را جدی بگیرید.
همه تخم مرغها را در یک سبد نچینید!
حال فرض کنید که به اندازه کافی پسانداز دارید و آماده سرمایهگذاری هستید. مرحله بعدی چیست؟
بهتر است سرمایه خود را در سه سبد متمرکز کنید:
سبد اول، سبد امنیت شماست! این سبد، امنترین محل سرمایهگذاریهای شماست؛ حتی اگر این سرمایهگذاریها چندان سودآور نباشند، مثل اوراق قرضه. اوراق قرضه بازگشت سرمایه عظیمی ندارد، اما بعید است که ارزش خود را از دست بدهند و به شما ضرر برسانند.
شما بخشی از اندوخته ی خودتان را در این ظرف قرار می دهید که از دست دادن آن برای شما به راستی زیان بار است. ظرف اول در واقع سرمایه گذاری های ایمن شما را شامل می شود. شما اندوخته های خودتان را در این بخش می گذارید، در آن را قفل و کلیدش را پنهان می کنید.
سبد دوم، سبد رشد شماست! این سبد برای سرمایهگذاری های پر ریسک تر است. این نوع سرمایهگذاریها میتواند بازده بالایی داشته باشد اما به همان میزان ریسک بیشتری هم دارد. برای مثال ممکن است در بازار بورس سرمایهگذاری کنید. بسیاری از سهامهای بورس، در طولانی مدت از میانگین سود بازار، سود بیشتری میدهند، اما ممکن است در کوتاه مدت ناپایدار باشند و از بین بروند.
سبد سوم، سبد رویاهای شماست! در این سبد شما بخشی از سود سبدهای دیگر را قرار میدهید. این سبد به شما کمک میکند سبک زندگی خود را بهبود دهید.
به یاد داشته باشید: «هدف از دستیابی به امنیت مالی این است که بتوانید پولتان را آنطور که دوست دارید، خرج کنید. اگر سبد رویا نداشته باشید، پسانداز و سرمایهگذاری بیمعنی است.»
حالا که سرمایه را دستهبندی کردیم، با یک سوال اساسی مواجه میشویم: در هر سبد چه مقدار سرمایه باید قرار داد؟ پاسخ این سوال به این عوامل بستگی دارد:
- چهقدر ریسکپذیر هستید؛
- قدرت صندوق آزادی مالی شما (که از سود و مبلغ آن در این سبدها میگذارید) چهقدر است؟
- از زندگی خود چه انتظاراتی دارید.
این عوامل میتواند در پاسخ به این سوال اساسی کمکتان کند. سعی کنید همه چیز را متعادل نگه دارید. هنگامی که درآمدی کسب میکنید یا جایی هزینه میکنید، سبدهایتان را پیوسته بررسی کنید و مطمئن شوید که هر سبد دارای مقداری بهینه است.
آینده خود را تضمین کنید
اگر میخواهید در کاری به موفقیت برسید، افراد موفق در آن زمینه را الگو قرار دهید. با تحلیل سرمایهگذاری دیگر سرمایهگذاران موفق، شانس خود را در رسیدن به اهدافتان افزایش دهید.
رِی دالیو (Ray Dalio) مؤسس شرکت بریج واتر (BridgeWater Associates) ، بزرگترین صندوق سرمایهگذاری در جهان، نمونه خوبی از یک سرمایهگذار موفق است.
طرح سرمایهگذاری وی به عنوان یک طرح سرمایهگذاری برای تمام فصول (All Season Allocation) شناخته میشود. این طرح به منظور درآمدزایی شما طراحی شده است و اصلاً مهم نیست در چه وضعیت اقتصادی به سر میبرید.
اقتصاد مانند فصول سال، شامل دورهها و تغییرات مختلفی است. استراتژیهای تخصیص بودجه برای تمام فصول، شما را راهنمایی میکنند که چگونه با وجود تغییر شرایط بازار، پول به دست آورید. منظور از تمام فصول این است که این سرمایهگذاری از شما در برابر دورههای اقتصادی و تغییرات بازار در زمانهای مختلف، تا حد امکان محافظت میکند.
این ترکیب سرمایهگذاری دالیو را در نظر بگیرید: در این ترکیب، ۷.۵ درصد از سرمایه به طلا و ۷.۵ درصد از آن به کالا اختصاص مییابد (طلا و کالاها سرمایهگذاریهای خوبی هستند حتی در دوره تورم بالا). در ادامه ۳۰ درصد را در بورس قرار میدهد، به خصوص در فصلهای رشد بالا که میتوان سود بیشتری کسب کردد. در نهایت، ۵۵ درصد را به اوراق قرضه آمریکا، که بسیار کم خطرند، اختصاص میدهد.
برای داشتن بیمه بازنشستگی، شما باید با یک شرکت بیمه قرارداد ببندید و مطابق با آن، حق بیمهای به آنها پرداخت کنید. شرکت بیمه نیز در مقابل به شما متعهد میشود که در آینده و در زمان بازنشستگی شما به شما مقرری پرداخت کند. بدین ترتیب میتوانید آینده خود را نیز تضمین کنید. به کمک یک طرح سرمایه گذاری سودده و قرارداد بیمه بازنشستگی میتوانید به آزادی مالی مورد نظر خود دست یابید!
راز دستیابی به بیشترین سود ممکن:
هری مارکوویتز به منزله ی پدر نظریه ی سبد سرمایه گذاری نوین شناخته می شود. او مفهومی بنیادین را در بازار سرمایه توضیح داد و به همین دلیل توانست جایزه ی نوبل را در رشته ی اقتصاد به دست آورد. چکیده ی توضیح او چنین است: سرمایه گذاری های موجود در سبد سهام را نباید به صورت جداگانه در نظر گرفت بلکه این سرمایه گذاری ها به صورت یک مجموعه عمل می کنند. همیشه بین میزان سوددهی و ریسک یک سرمایه گذاری رابطه ای ویژه وجود دارد. در نتیجه، فقط به یک ساز موسیقی اقتصادی تان گوش نکنید بلکه بکوشید کل ارکستر را در نظر بگیرید.
نحوه تشکیل سبد سرمایه گذاری:
ری دالیو به من گفت: تونی، وقتی به بسیاری از سبدهای سرمایه گذاری توجه کنی، پی می بری همه ی آن ها اغلب در موقعیت های خوب دارای کارایی مناسب و در موقعیت های بد دارای کارایی نامناسب هستند. به این ترتیب، راهکار غیررسمی شما به سادگی این است که امیدوار باشید قیمت سهام افزایش یابد. این شیوه ی عمومی برای تنوع بخشیدن به سرمایه گذاری ها در کل تنوع بخشی به شمار نمی آید. ما نیاز به سبدی داریم که در تمام فصول سودده باشد.
من هرگز نشنیده بودم کسی به این سادگی بکوشد مفهوم تعادل را در برابر ریسک توضیح دهد. در حالی که همان جا نشسته بودم، به سرمایه گذاری های شخصی ام اندیشیدم و کوشیدم به حدس و گمان های اشتباه خودم در این زمینه پی ببرم.
اما نحوه تشکیل سبد به چگونه است؟
سهام، اوراق بهادار شرکتی،کالاهای اساسی/ طلا | کالاهای اساسی/ تورم، اوراق بهادار مصون از تورم | |
اوراق بهادار کم ریسک دولتی، اوراق بهادار مصون از تورم | اوراق بهادار کم ریسک دولتی، سهام |
ری اعداد و ارقام را به ما بگو:
او در ابتدا به من گفت که “ما به سرمایه گذاری کردن ۳۰درصد از اندوخته ی خودمان در بخش سهام نیاز داریم. برای نمونه، می توانیم شاخص ها را در نظر بگیریم یا در صندوق های شاخصی سرمایه گذاری کنیم تا ازتنوع بخشی آنها در سبدشان بهره مند شویم.”
در ابتدا این مقدار سرمایه گذاری کردن در بخش سهام برای من بسیار اندک به نظر می رسید، اما به یاد داشته باشید که ریسک سهام در مقایسه با امنیت اوراق بهادار کم ریسک، سه برابر بیشتر است. درضمن، من در این زمینه هیچ تخصصی نداشتم. بنابراین چه دلیلی داشت که بخواهم از استاد تخصیص دارایی انتقاد کنم؟!
ری گفت: “سپس شما به اوراق بهادار بلندمدت دولتی نیاز دارید. در واقع باید ۱۵ درصد از اندوخته ی خودتان را به اوراق بهادار میان مدت، همچون اوراق بهادار هفت ساله تا ده ساله و ۴۰درصد را به اوراق بهادار بلندمدت همچون اوراق بهادار ۲۰ تا ۲۵ ساله اختصاص دهید.”
من پرسیدم چرا این درصدها را برای اوراق بهادار دولتی در نظر گرفته ای؟
ری گفت: “زیرا این اوراق در واقع از نوسان سهام موجود در سبدتان می کاهند و آن را به تعادل می رسانند.”
من به سرعت به یادآوردم که در این جا موضوع متعادل سازی مطرح است و میزان پول اختصاص یافته به هر بخش چندان اهمیتی ندارد. او سبدش را با درنظر گرفتن رقمی ۷.۵ درصدی برای طلا و رقمی ۷.۵ درصدی برای کالاهای اساسی کامل کرد. سپس در ادامه افزود:
“شما به سبدی نیاز دارید که در تورم های سریع و پرشتاب نیز عملکردی مناسب داشته باشد. بنابراین، بهتر است درصدی ویژه را برای سرمایه گذاری کردن روی طلا و درصدی را نیز برای کالاهای اساسی در نظر بگیرید.این بخش ها از بازار دارای نوسانی شدید هستند و برای فضاهایی در نظر گرفته می شوند که تورم سریع و پرشتاب ممکن است هم به سهام و هم به اوراق بهادار کم ریسکتان آسیب برساند.”
در پایان باید بگویم که سبد سرمایه گذاری شما باید همواره متعادل سازی شود. به بیان دیگر وقتی یک بخش از سبدتان به شیوه ای عالی رشد می کند، شما باید قسمتی ار آن را بفروشید و تخصیص دارایی را دوباره در سبدتان اجرا کنید. چنین اقدامی را دست کم سالی یکبار انجام دهید.

یک سوال خوب:
وقتی نرخ سودها در بازار افزایش می یابد، چه اتفاقی می افتد؟
ارزش اوراق بهادار کم ریسک دولتی در این وضعیت کاهش می یابد و همین موضوع به کاهش ارزش سبد سرمایه گذاری می انجامد زیرا بخشی عمده از تخصیص دارایی این سبد به اوراق بهادار کم ریسک دولتی اختصاص یافته است.
سخن پایانی
هر کسی میتواند به آزادی مالی برسد. لازمه رسیدن به آزادی مالی، تعهد، میل به پس انداز و دنبال کردن مراحل ضروری آن است. حتی اگر پیشرفت شما در ابتدا کند است، به راهتان ادامه دهید. پولتان را به صورت متنوع سرمایهگذاری کنید و همه تخم مرغهایتان را در یک سبد نچینید. به دنبال مشاور یا الگویی قابل اعتماد باشید. برای «دورههای مختلف مالی» آماده شوید و از «استراتژیهای تمام فصول» استفاده کنید. سعی کنید خودتان را از لحاظ مالی بیمه کنید. اگر سخت کار کنید، میتوانید پولتان را مدیریت کنید و همانطور که واقعاً میخواهید زندگی کنید.
این جمله ی سر جان تمپلتون را همیشه به یاد داشته باشید: راز دستیابی به ثروت و توانگری در واقع سپاس گزاری است.
ثروتمندی ما به این موضوع مربوط نمی شود که چه دستاوردهایی داریم و چه کارهایی را به ثمر رسانده ایم. ثروتمندی ما به میزان قدرشناسی و سپاس گزاری ما مربوط می شود
پیشنهادهای کاربردی:
هدف نهایی خود را فراموش نکنید: خرج کردن پولتان به هر طریقی که دوست دارید. پول به تنهایی نمیتواند برای شما خوشبختی به همراه بیاورد . موضوع، چگونگی استفاده شما از پول است. داشتن پول زیاد در حساب بانکی نمیتواند برای شما خوشبختی بیاورد. اما هزینه منطقی، درست و دلخواه شما، حتما خوشبختی به همراه خواهد داشت. پس به خاطر داشته باشید که شما کار میکنید که پولتان را در راهی که لذت میبرید هزینه کنید. فراموش نکنید پسانداز به تنهایی هدف نیست.
و در پایان
مارک تواین گفت: “شاید تاریخ دوباره موبه مو تکرار نشود، اما نواخت آن تکرار می شود.”